قسمت پایانی گام هشتم

ساخت وبلاگ

امروز در هوای نمناک صبح رفتم تو حیاط دویدم. دم ظهر هم با بچه ها رفتیم بیرون. کمی بازی کردند. دیشب که برای گرفتن چرخ سفالگری رفته بودیم دو سه بار ماشین بعد از خاموش کردن، روشن نمی شد که مضطربم کرده و دیشب به سختی خوابم برد از این نگرانی. حوالی ساعت چهار و نیم بیدار شدم و برای آروم کردن خودم مشغول مرتب کردن آشپزخونه شدم. صبح جعبه سیاه زبان رو تا صفحه ی 81 رسوندم ولی چون همسرم داشت فیلم تماشا می کرد سر و صداش اجازه نداد برنامه م رو کامل کنم و باقی تایم خوندن رو موکول کردم به یه زمان بهتر.

قرار بود ساعت شش امروز برم یه سمینار برای فارکس و ارز دیجیتال که کلاسش کنسل شد و موند برای روزهای آینده. ممکن امشب مهمون داشته باشیم خونه هم اونقدری بهم ریخته است که اگر مهمون ها یک ساعت قبل هم خبر بدن بشه معجزه کرد.

هفته ی گذشته مهمان داشتم و سعی کردم بهترین پذیرایی رو داشته باشم و خوشبختانه تا حدود زیادی هم موفق بودم.

جالب ترین تجربه ی این روزها رانندگی در برف سنگین که واقعا تجربه ی خوبی بود. هر چند موقع راه افتادن برق کوچه ها رفته بود و یه تصادف کوچولو داشتم و اینکه رانندگی در برف به نظرم بهتر از رانندگی تو بارون.

تو این مدت چند باری هم جریمه شدم و بیشتر از همه از عبارت مالک محترم خودرو اول پیامک متنفرم.

بازرس هم از اداره ی ناحیه اومد. تونستم بپیچونم. البته زیاد راضی نبودم ولی همین که به خیر گذشت خوب بود چون در خسته ترین احوال بودم.

پارسه...
ما را در سایت پارسه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : psychologyforanexam بازدید : 85 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 21:17