پر از نور

ساخت وبلاگ

آش حوالی ساعت سه آماده شد ولی به زحمتش می ارزید بخصوص که پسرم هم ازش استقبال کرد. نزدیک عصر رفتم حیاط و بعد از ده روز فرش نه متری ای که کف حیاط افتاده بود رو آوردم و گذاشتم تو پاگرد اول. از همتم راضی بودم. از این که ورزش داره قوی ترم می کنه. نمی دونم تا چند روز باید صبر می کردم تا همسرم این کار رو انجام بده. الان حدود دو ماه که کمردرد اذیتش می کنه ولی چیزی که باعث می شه ازش دلخور باشم این که اوقاتی هم که حالش خوبه به این راحتی ها تن به همکاری تو کارهای خونه نمی ده...

با بچه ها رفتیم تو حیاط و دو تا روفرشی و یه تشک رو شستیم. دیگه هوا داشت تاریک می شد که اومدیم خونه باید می رفتم یک سری لوازم التحریر برای دخترم می گرفتم که از خستگی خوابم برد و دو ساعت بعد بیدار شدم. رفتم سراغ آشپزخونه و بیشتر از دو ساعت زمان صرفش کردم که واقعا ارزید و با اینکه کاملا مرتب نشد ولی خیلی دلنشین تر از قبل به نظر می اومد.

الان هم اگه بتونم فرم ارزشیابی رو باید پر کنم

+ نوشته شده در یکشنبه نهم مهر ۱۴۰۲ ساعت 22:59 توسط رستا  | 

پارسه...
ما را در سایت پارسه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : psychologyforanexam بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 10 مهر 1402 ساعت: 14:55